تلویزیون: ظهور و سقوط یک رسانه

با حدود بیش از دو دهه تاخیر، تلویزیون در اواخر دهه سی‌خورشیدی به ایران آمد و بعد از چند سال رقیب سرسخت رادیو شد و مهمترین وسیله تفریحی مردم. اقشار مختلف از طریق شبکه‌های تلویزیونی فیلم‌ها ، سریا‌ل‌ها ، برنامه‌های‌ورزشی و شوهای‌موسیقی را تماشا میکردند و لذت میبردند.
به تدریج این رسانه‌ی جدید همه‌گیر شد و مردم اخبار و انواع برنامه های هنری و فرهنگی و انواع مسابقات ورزشی را از طریق آن دنبال می‌کردند بطوری‌که جعبه جادویی به تنهایی بخش مهمی از اوقات فراغت مخاطبان را پر میکرد. تا اینکه ویدیو از راه رسید… .
بعد از ماجراهای بسیار و بالاخره قانونی شدن ویدیو ، شبکه های ماهواره ای هم وارد رقابت با برنامه های تلویزیونی شدند و رقابت رسانه ای شکل جدیدی گرفت.
حالا چندسالی است در دوران استیلای اینترنت و سایت یوتیوب، تلویزیون های اشتراکی هم وارد ماجرا شده اند، برای نمونه نتفلیکس و هولو که البته برندهای معتبری چون اپل، گوگل و آمازون هم به عنوان رقبایی قدرتمند در کنار خود می‌بینند.
این روزها مخاطب بسادگی با خرید اشتراک از یک VOD می‌تواند از ده‌ها هزار عنوان فیلم و سریال بهره برداری کند. بدون نیاز به شنیدن شعرسرایی طولانی مجری قبل پخش فیلم! بدون تبلیغات اعصاب خوردکن و درواقع او اکنون انتخابگر نهایی است.
سرورهای اشتراک فیلم در ایران هم به تدریج جا باز کرده اند و آمار مخاطبان آنها در حال افزایش. اینها خودشان هم مثل الگوهای خارجی تهیه کننده شده‌اند و برنامه‌های جذابی تولید می‌کنند که برای بیننده تفاوت بسیاری ایجاد کرده‌اند. کافیست بهترین برنامه تلویزیونی ابن روزها، “دورهمی” که با محدودیت ها و سانسورهای متعدد روبروست را با برنامه‌ای مشابه مثل ” ام شو” مقایسه کنیم که خطوط قرمز کمتری دارد و نمایش ساز هم در آن آزاد، در حالیکه در شبکه نسیم، اوج جذابیت موزیک در بهتر لب‌زدن خواننده است!
البته باید اشاره کرد سرورهای اشتراکی مشکلاتی برای سینمادوستان ایرانی ایجاد کرده اند که فیلترینگ گسترده سایت های دانلود فیلم از آن جمله‌اند. این در حالیست که خود این سرورها با پرداخت کپی رایت کاملا بیگانه اند!
یادمان باشد هرچه قدرت انتخاب بیشتری به مشتری داده شود رضایتی افزون‌تر در او حاصل خواهد شد و حالا بامدد از فناوری، امکان گزینش و مقایسه محصولات مختلف برای دوستداران فیلم و ویدیو روز به روز افزایش می یابد، اما آیا کیفیت زندگی و قدرت انتخاب افراد در سایر ابعاد هم به همین میزان بالا رفته؟
.
#هومن_هاشمی
.
#tv
#VOD
#video_on_demand
#satellite
#youtube
#netflix


!Klopp for the KOP

این نوشته فقط برای هواداران لیورپول نیست!

بعد از اینکه دورتموند را به دو قهرمانی پیاپی بوندسلیگا و فینال لیگ قهرمانان اروپا رساند( که مغلوب تیم قدرتمند بایرن یوپ هاینکس شد)، سال بعد همراه با این تیم اوضاع خوبی نداشت و در نهایت سال دوهزار و پانزده از این تیم جدا شد، همان زمانیکه لیورپول اوضاع جالبی نداشت. هواداران دو آتیشه مرسی سایدی با توجه به شباهت دورتموند و لیورپول حدس میزدند که حضور یورگن کلوپ در تیمشان، یعنی بازگشت دوران پر افتخار. پس شعار : Klopp for the KOP را ساختند. KOP جایگاه متعصب ترین هواداران لیورپول در ورزشگاه آنفیلد است. این شعار فارغ از قافیه جالب، شاید پر معنی ترین و بجا ترین شعار هواداران عصر حاضر شد. چرا که کلوپ آمد و همان کرد که هواداران لیورپول سالها دنبالش بودند.
کلوپ از آن دست آدمهایی است که دنیا به آنها نیاز دارد ، مثل کیانو ریوز در سینما، و زنده یادان نلسون ماندلا در سیاست و استیو جایز در تجارت. انسان های بزرگی که با انرژی سرشار ، ایده های بزرگ و نیک اندیشی، خدمات مهمی را در حرفه خود انجام داده اند. انگیزه عجیب و غریب کلوپ ، احترام فوق العاده اش به رقیب و رفتار مثال زدنیش از او رهبری بی نظیر در مستطیل سبز ساخته و هوادار و رقیب وادار به تمچید او شده اند.
شاید چرخ روزگار باید جوری میچرخید که لیورپول بهترین تیم اروپا در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد پس از سی سال با کلوپ قهرمان لیگ برتر شود. همانطور که سال گذشته فاتح لیگ قهرمانان ، سوپر جام اروپا و باشگاه های جهان شد. مردان سرخ بارها تا مرز قهرمانی انگلیس رفتند حتی پارسال با امتیاز حیرت انگیز نود و هفت امتیاز دوم شدند اما امسال با همه حکایت های مختلف و بیماری کرونا هفت هفته زودتر به قهرمانی رسیدند و حالا از دیشب تمام رسانه های خبری و ورزشی پر شده از خبرهای قهرمانی لیورپول. .
یورگن کلوپ که خودش را آقای معمولی نام نهاده در واقع یک انسان بزرگ و پر انگیزه است که ایده هایش را با صداقت و رفاقت به بازیکنانش تزریق میکند و کاری کرده لیورپول در برخی مسابقات چنان حریف را به چهارمیخ میکشد که بازی فقط در زمین حریف گردش دارد و توپ و میدان از آن سرخهاست. دنیای عجیبی است، واقعا نمیشد تصور کرد که یک مربی آلمانی تیم بزرگ انگلیسی را به افتخار برساند و این مرد خوش فکر ژرمن بت جوانان شهر بندری جزیره شود … باید گفت دنیا با آدمهایی مثل کلوپ جای زیباتری است…
.
#هومن_هاشمی
.
#Liverpoolfc
#KLOPP
#boss_klopp
#anfield
#klopp_for_the_kop
#kop
#keanureeves
#nelsonmandela
#stevejobs

 
 

یادی از خانواده بزرگ باغچه‌بان

در فرهنگ معاصر ایران افراد بسیاری سرچشمه خدمات بوده اند که برای مردم شناخته شده اند اما هستند انسان های بزرگی که متاسفانه به اندازه ای که باید معرفی نشده اند. یکی از این گوهرهای ناب جبار باغچه بان است.
معلم پیشگام و دلسوز معاصر با نام اصلی میرزا جبار عسگرزاده ، بنیان گذار نخستین مهدکودک ایران در تبریز است و نام زیبای باغچه بان هم از “باغچه اطفال” یا همان کودکستانی که بنیان نهاده بود به او اتلاق شد. این بزرگمرد همچنین نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در تبریز دایر کرد و همین دو مرکز چه بسیار مردان و زنان ارزشمندی برای ایران پرورش داد. او البته با ذوق و هنر سرشارش کتاب های متعددی برای کودکان نشر داد تا به نوعی حجت را برای فرهنگ و ادب کودکان ایرانی تمام کند.
هرچند خدمات باغچه بان بسیار گرانقدر است ولی باید اشاره کرد به فرزندان او ثمین ، ثمینه و پروانه به ویژه ثمین پسر ارشد او و ثمینه دخترش که ادامه دهنده راه پدر بودند.
ثمین آهنگساز ، شاعر ، نویسنده و مترجم بزرگی بود که متاسفانه به شایستگی برای ایرانیان شناخته شده نیست. شاید جالب باشد که بدانید گشایش تالار رودکی (وحدت) با سمفونی ساخته او “زال و رودابه” که از شاهنامه اقتباس شده بود، صورت گرفت. او البته همچون پدر در زمینه ادبیات کودک فعال بود و دو آلبوم زببا و شنیدنی “رنگین کمون” و “چهارشنبه سوری” از آثار اوست. پیشنهاد میکنم برای آشنایی کودکان خود با فرهنگ ایرانی حتما این دو آلبوم را تهیه و برای فرزندان خودتان پخش کنید. واقعا روح و نشاط و مهر در ترانه های رنگین کمون جاری است و برای من شنیدن دوباره ترانه روز برف بازی ، اسب کرنگ و گربه ای که مادره پر از لطف و صفاست. انگار آرامش بخش کودک درون است این ترانه های دلنشین!
روح جبار و ثمین باغچه بان در آرامش و درود به همه انسان های بزرگ این مرز و بوم …
.
#هومن_هاشمی
.
#جبار_باغچه_بان
#ثمین_باغچه_بان
#نخستین_کودکستان_ایران
#نخستین_مدرسه_ناشنوایان_ایران
#سمفونی_زال_و_رودابه
#رنگین_کمون
#چهارشنبه_سوری

روز مادر گرامی باد!

… با سرعت به طرف خانه حرکت کردند، هرکدام از آنها میخواست نخستین کسی باشد که مادرش را میبوسد، به این ترتیب با سرعت هرچه تمامتر به طرف روم حرکت کردند.
“بروتوس” سوار اسبش نشد که با آنها برود. او سخت مشغول فکر کردن بود، به خودش گفت:
“مطمئنم حرفهای پیشگو معنی عمیق تری دارد. “
بعد در حین راه رفتن به زمین افتاد و صورتش به زمین خورد طوریکه ناخودآگاه زمین را بوسید.
او گفت: “زمین مادر حقیقی همه ی ماست.”
و البته حرفهای پیشگو درست از آب درآمد و بروتوس مردی شد که به روم حکومت کرد… . (کتاب افسانه های روم باستان) .
درباره اهمیت زمین حرفهای زیادی میتوان زد اما شاید از مهمترین آنها این باشد که حفظ حیات زمین و موجوداتش یعنی بقای انسان. یعنی احترام به آفرینش و زندگی. بدون کره خاکی انسان و موجودی هم نخواهد بود (با احترام به فیلم در میان ستارگان! ) ، ما نه تنها باید از آسیب رساندن و آلوده کردن این سیاره زیبا و موجوداتش خودداری کنیم بلکه به فکر زیباتر کردن آن و محبت به موجوداتش باشیم ، در واقع زمین و محیط زیست را دوست بداریم همچون مادرمان …
.
#هومن_هاشمی
.
#روزجهانی_زمین
#افسانه_های_روم_باستان
#دوستدار_محیط_زیست_باشیم
#دوستدار_طبیعت_باشیم
#دوستدار_حیوانات_باشیم
#internationalearthday
#lovingearthplanet
#lovingnature
#lovinganimals
#ancientroma

کره جنوبی: سامسونگ و اسکار.

اواخر دهه شصت خورشیدی که محصولات الکترونیکی سونی و پاناسونیک بازار را قبضه کرده بود بتدریج با سامسونگ و گلداستار (LG) آشنا شدیم. ابتدا از طریق نوارهای کاست و ویدیو و بعدها تلویزیون ، ضبط و انواع لوازم خانگی. قیمت اینها به نسبت مشابه های ژاپنی و اروپایی ارزان تر بود و کم کم توجه خریداران را بخودش جلب میکرد هرچند با تحقیق و توسعه صنعت الکترونیک آنها توسعه یافت و جزو پیشروهای بازار شد و کیفیت آنها در حد بهترین نامهای معتبر قرار گرفت.
در همان سالها که پژو ۴۰۵ به عنوان یک خودروی جذاب فرانسوی مطرح بود و با قیمت حدود دو و نیم میلیون تومانی (پول یک موبایل معمولی الان!) تُرکتازی میکرد ، هیوندای اکسل با نصف قیمت وارد شد و رقابت را شروع کرد بعدها با مدل سوناتا و همچنین مدلهای متنوع دوو و کیا ، کره ای ها بازار خودروی ایران و بسیاری از کشورها را قبضه کردند.
کره جنوبی که حدودا از اواخر دهه شصت میلادی وارد بازار صنعت شده بود برای فناوری برنامه داشت و روز به روز در این عرصه قدرتمند تر میشد اما برای تبدیل شدن به یک برند معتبر جهانی حالا اقتدار در عرصه دبگری را احساس میکرد که بسیار مهم و ارزشمند بود : ” فرهنگ و هنر “
پس دست بکار شد و برای سینمایی که تنها بیست درصد آثار اکران شده اش تولید داخل بود برنامه ریزی کرد.
کره برای فرهنگ برنامه ای حساب شده داشت ، سریال هایی مثل جواهری در قصر و جومونگ برای معرفی فرهنگ و تاریخ این کشور آسیایی ساخته شد و با آغاز قرن بیست و یکم به ناگاه فیلمهای این کشور در دنیا مطرح. “بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان و دوباره بهار” ، “خاطرات یک مرده ” و “سوختن” از جمله آثار مهم سینمایی ساخته شده بود.
بونگ جون هو که با ساختن “خاطرات یک مرده” ، “مادر” و “اوکجا” به نوعی مطرح ترین کارگردان کره ای است با ساختن “انگل / Parasite ” پا را فراتر گذاشت و نخل طلای کن را گرفت. حالا سینمای کره مثل صنعت این کشور جهانی بود و برای شهرت بیشتر تنها یک جایزه کم داشت : اسکار !
اسکار ۲۰۲۰ ، بونگ جون هو چهار اسکار ، بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی ، بهترین فیلمنامه اختصاصی و بهترین فیلم خارجی را گرفت حالا بعد از تسخیر سینمای هالیوود توسط مکزیک اینبار نوبت کره بود که در سرزمین هالیوود عرض اندام کند!
امروز کره میتواند ادعا کند که برنامه های کلانش را بخوبی اجرا کرده و میتواند الگویی باشد برای سایر کشورها…
.
#هومن_هاشمی
.
#southkorea
#samsung
#lg
#hyundai
#bong_jon_ho
#parasite
#mother
#memories_of_murder
#okja